تحلیل

مرگ هنیه و تاثیر آن بر توازن قدرت جمهوری اسلامی در منطقه

پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۵/۱۱

کشتن اسماعیل هنیه، رییس پیشین دفتر سیاسی حماس که به عنوان میهمان جمهوری اسلامی در تهران به سر می‌برد، پیامدهای متعددی برای حکومت ایران دارد و بر اعتبارش در داخل کشور و نیروهای نیابتی منطقه و متحدانش تاثیر خواهد داشت.

شکست تهران در حفاظت از مهمانان خود، بازتاب‌ گسترده‌ای در رسانه‌های جهانی داشته و به ادعاهای جمهوری اسلامی مبنی بر قدرقدرت بودن آسیب رسانده است.

مرگ رییس دفتر سیاسی حماس می‌تواند به عنوان یک نقطه عطف در عرصه سیاسی داخلی و خارجی تهران تلقی شود که تاثیرات آن فراتر از عرصه اطلاعاتی-امنیتی است و می‌تواند پیامدهای کوتاه و بلندمدتی داشته باشد.

واکنش حاکمیت
جمهوری اسلامی در واکنش به این شکست اطلاعاتی-امنیتی به سرعت اقدام به توجیه و انکار ضعف‌های خود می‌کند تا ناکارآمدی خود را با استفاده از راهکارهای گوناگون پنهان کند.

این راهکارها می‌تواند شامل اعلام‌های عمومی مبنی بر اینکه حادثه ناشی از خطای فردی یا نقص جزیی بوده، باشد. حکومت همچنین ممکن است تلاش کند تا این حادثه را به عنوان یک «حادثه غیرمنتظره» و نه به عنوان شکست سیستماتیک توصیف کند.

مقام‌ها برای کاهش توجه عمومی به این شکست اقدام به سانسور اخبار مرتبط با این حادثه کرده‌اند و هم‌زمان اخبار نادرستی را منتشر می‌کنند تا توجه رسانه‌ها و افکارعمومی را به سوی موضوعات دیگر منحرف کنند.

در همین راستا، نهادهای سرکوب حکومت به کنترل دقیق‌تر رسانه‌ها و اطلاعات پرداخته ‌اندو رسانه‌ها را وادار می‌کنند که تنها گزارش‌های مورد تایید حکومت را منتشر کنند. نظام همچنین می‌کوشد می‌کند تا با برگزاری انواع گردهمایی خیابانی و تبلیغاتی به نمایش قدرت و ثبات بپردازد تا افزایش نارضایتی و بی‌اعتمادی داخلی را پنهان کند.

مقام‌های حاکمیت طبق معمول در نشست‌های عمومی و بیانیه‌های خود بر قدرت و ثبات رژیم تاکید می‌کنند و اطمینان می‌دهند که این حادثه تاثیری بر وضعیت کلی کشور نخواهد گذاشت.

مرگ هنیه اعتبار و توانایی‌های امنیتی و اطلاعاتی حکومت ایران را زیر سوال می‌برد



پیامدهای حادثه در داخل ایران
حاکمیت برای جلوگیری از افزایش نارضایتی و نقدهای داخلی، به افزایش سرکوب مخالفان و منتقدان داخلی و شهروندان خواهد پرداخت.

این امر می‌تواند شامل محدود کردن فعالیت‌ رسانه‌ای و جلوگیری از اعتراضات و همچنین دستگیری‌های بیشتر باشد. افزون بر این، حاکمیت تلاش می‌کند تا با تحریک احساسات ضداسرائیلی و ضدآمریکایی فضای روانی جامعه را مدیریت کند و شکست اطلاعاتی-امنیتی را به توطئه دشمنان نسبت دهد.

اما این حادثه، به‌رغم تلاش‌های حاکمیت، به عنوان یک ناکامی بزرگ اطلاعاتی-امنیتی برای دولت و نهادهای امنیتی تعبیر می‌شود و به افزایش انتقادات جناح‌های درون حاکمیت نیز منجر خواهد شد. همچنین، موجب تضعیف جایگاه حاکمیت و اعتبار آن در میان افکار عمومی خواهد شد. وقوع چنین حادثه‌ای که مسبوق به سابقه است، آن‌هم در پایتخت کشور نشان‌دهنده ضعف جدی در سیستم امنیتی و اطلاعاتی رژیم ولایی است.

همچنین شکست حکومت در صیانت از رییس پیشین دفتر سیاسی حماس اعتبار آن در حفظ امنیت داخلی و حفاظت از مهمانان خارجی را به شدت زیر سوال می‌برد و به تضعیف روابط حکومت با حماس و سایر گروه‌های نیابتی فعال در منطقه‌ای می‌انجامد.

نیروهای سرکوب نظام، مانند بسیج، سپاه پاسداران و دیگر نیروهای امنیتی و نظامی به دلیل ناتوانی در حفظ امنیت داخلی و جلوگیری از ترور یکی از رهبران برجسته گروه‌های نیابتی، اعتماد خود را به توانایی اطلاعاتی-امنیتی جمهوری اسلامی از دست می‌دهند.

این کاهش اعتماد به کاهش کارآمدی دولتی می‌انجامد. نهادهای مختلف امنیتی و اطلاعاتی ممکن است برای یافتن مقصر یا انتقاد از عملکرد یکدیگر تلاش کنند، که این مساله به تضعیف هماهنگی و همبستگی داخلی بین مقام‌ها منجر خواهد شد.

گروه‌های نیابتی
گروه‌های نیابتی که به حمایت تهران وابسته‌اند، از مرگ رییس دفتر سیاسی حماس به این نتیجه خواهند رسید که تهران قادر به حمایت از آن‌ها و حفاظت از رهبران و افراد کلیدی این گروه‌ها نیست.

این امر طبیعتا به کاهش اعتماد این گروه‌ها به توانایی جمهوری اسلامی در ارائه حمایت‌های امنیتی و اطلاعاتی آن‌ها منجر می‌شود. با افزایش احساس ناامنی در میان این گروه‌ها بعید نیست که آن‌ها را به تجدیدنظر در همکاری‌های خود با تهران بپردازند. زیرا اگر این گروه‌ها احساس کنند که تهران دیگر قادر به تامین حمایت‌های کافی از آن‌ها یا مقابله با تهدیدات امنیتی نیست، ممکن است در راهبرد و سیاست‌های خود تجدیدنظر کنند. این امر می‌تواند به کاهش تعهدات یا تغییرات در نحوه همکاری‌هایشان با تهران منجر شود.

در نتیجه، شکست اطلاعاتی–امنیتی تهران در حفاظت از میهمانان خود بر توازن قدرت و نفوذ رژیم تهران در منطقه تاثیر خواهد گذاشت. اگر این رخداد به کاهش قدرت منطقه‌ای و نفوذ این رژیم در میان گروه‌های نیابتی منجر شود، رقبای منطقه‌ای آن از این فرصت طلایی برای گسترش نفوذ خود استفاده خواهند کرد. این تغییرات بر معادلات قدرت در خاورمیانه در بلندمدت تاثیر خواهد گذاشت.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

شاهد تاریخ - فصل سوم
خبرها
جهان‌نما
خبرها

شنیداری

پادکست‌ها